کد مطلب:223636 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:217
درگذشت هارون و خلافت مأمون
چون هارون درگذشت مأمون در مرو بود و از فوت پدر آگاه شد با امین برادر خود بیعت كرد و از مردم هم برای او بیعت گرفت ولی چون او نتوانست كشور پهناور اسلام را اداره كند و نقار و كدورتی بین آنها رخ داد. امین را از خلافت خلع كرد و در سال 198 در مرو خلیفه مسلمین شد و رشته حكومت را بدست گرفت مأمون فرمان امارت عراق و ایران و حجاز و یمن را بحسن بن سهل داد و این یكی از فرمانداران بزرگ او بود كه چهار كشور بزرگ را كه امروز بیش از چند هزار فرماندار دارد بدو سپرد ولی چون فتنه و انقلابی در حجاز و عراق و ری رخ داده بود كه حسن بن سهل نتوانست آنرا خاموش كند و فضل بن سهل وزیر مأمون هم خلیفه را از این جریان بی اطلاع نگاه داشته بود و مانع از گزارش فتنه بغداد و كار برادرش می شد تا جائیكه هرج و مرج و آشوب پدید آمد و مأمون خبردار شد و آنگاه مجلس مشاوره بزرگ از معتمدین مرو و كشورهای اسلامی تشكیل دادند و در نتیجه تصمیم گرفت یكی از بزرگترین سادات علوی را كه بعلم و دانش و زهد و تقوی شهرت دارد بولایتعهدی برگزیند تا علویان باحترام او دیگر دعوت بخروج و فتنه و آشوب بر پا نكنند.
مأمون مرد مدبر و سیاسی بود بنمایندگان ملل اسلامی نوشت هر كجا از اولاد بنی عباس
[ صفحه 8]
و علویان باشد همه را دعوت كنید به مرو حاضر شوند و با احترام آنها را به مركز خلافت بفرستید بفاصله ی كوتاهی 33000 نفر از فرزندان عباس بن عبدالمطلب و علویین در زیر پرچم مأمون در مرو جمع شدند و درباره خوابانیدن فتنه بدینوسیله متشبث شد كه من معتقدم خلافت حق امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب بوده و باید اكنون باولاد او برسد هر كس شما را بهتر و فاضلتر و با تقوی تر و عالمتر می دانید انتخاب كنید تا من خلافت را بدو بسپارم. گفتگو زیاد شد تا رأی بر این صادر شد كه حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را برای خلافت انتخاب كنند كه پس از مأمون بكرسی خلافت بنشیند و با این رشوه زبانی مردم را آرام كرده و فتنه خروج علویین و طالبیین را خاموش كرد آنگاه خالوی خود رجاءبن ابی ضحاك یا عموی خود را خواست و با چند نفر دیگر از فصحای بزرگ عرب بمدینه فرستاد تا از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام دعوت كند بمركز خلافت حركت نماید و برنامه خود را باجرا بگذارد - حضرت ثامن الائمه علیه السلام بخراسان آمدند و برای اصلاح عقاید و افكار پریشان مردم دنیا با شرایطی قبول ولایتعهدی باجبار فرمودند.
مأمون مرد مدبر و سیاسی بود بنمایندگان ملل اسلامی نوشت هر كجا از اولاد بنی عباس
[ صفحه 8]
و علویان باشد همه را دعوت كنید به مرو حاضر شوند و با احترام آنها را به مركز خلافت بفرستید بفاصله ی كوتاهی 33000 نفر از فرزندان عباس بن عبدالمطلب و علویین در زیر پرچم مأمون در مرو جمع شدند و درباره خوابانیدن فتنه بدینوسیله متشبث شد كه من معتقدم خلافت حق امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب بوده و باید اكنون باولاد او برسد هر كس شما را بهتر و فاضلتر و با تقوی تر و عالمتر می دانید انتخاب كنید تا من خلافت را بدو بسپارم. گفتگو زیاد شد تا رأی بر این صادر شد كه حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را برای خلافت انتخاب كنند كه پس از مأمون بكرسی خلافت بنشیند و با این رشوه زبانی مردم را آرام كرده و فتنه خروج علویین و طالبیین را خاموش كرد آنگاه خالوی خود رجاءبن ابی ضحاك یا عموی خود را خواست و با چند نفر دیگر از فصحای بزرگ عرب بمدینه فرستاد تا از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام دعوت كند بمركز خلافت حركت نماید و برنامه خود را باجرا بگذارد - حضرت ثامن الائمه علیه السلام بخراسان آمدند و برای اصلاح عقاید و افكار پریشان مردم دنیا با شرایطی قبول ولایتعهدی باجبار فرمودند.